لحظه‌ها

از لحظه‌ها

لحظه‌ها

از لحظه‌ها

۱ مطلب در آذر ۱۴۰۰ ثبت شده است

بعد از مدت‌ها

محیا . | جمعه, ۱۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۹:۱۰ ب.ظ | ۰ نظر

سلام

امشب بعد از مدت‌ها اینجا می‌نویسم و خسته‌ام. از شب‌هاییست که دوست دارم دراز بکشم روی تخت و با کسی حرف بزنم. در زمینه هم صدای شجریان پخش شود و بارها تکرار شود.

چند هفته است توییتر را دی‌اکتیو کرده‌ام. فکر می‌کنم آدم تا وقتی در آن محیط است متوجه احمقانه بودن و مخرب بودنش نمی‌شود. بعد قدری فاصله کافیست که آن تباهی را روشن ببینی. بحث‌های بسیار به عمقی ناچیز. صداهای بلند و گوشخراش. کسانی هستند که در زندگی شخصی درست غلط و چارچوبی ندارند. اما آدم به هر حال نیاز دارد گاهی حس کند که انسان درستکاریست. وقتی آن پرهیز در زندگی و در واقعیت غایب است، باید با حمله به مردم و ساختن تصویرهایی از بی‌اخلاقی یا چنان که می‌گویند «بی‌شرفی» دیگران، آن حس درستکاری را بازسازی کنی. به نظر من این ریشۀ خیلی از قلدری‌های توییتریست و تحمل این قلدری‌ها از توان من خارج شده بود.

چندین ماه پیش اینجا چیزی نوشته بودم دربارۀ می تو که به هر حال در تأیید آن بود. می‌خواهم خودم را اصلاح کنم. البته من فاصله‌ای می‌گذارم با کسانی که هر کاری می‌کنند و مشکلشان این است این بار ممکن است مردان محدود بشوند. من هرگز آنطور فکر نمی‌کنم و اتفاقاً به نظرم خود می تو چنان چیز بدی نیست. اما فکر می‌کنم موضوع جدی‌تر از فقط این جریان است. من فکر می‌کنم این فریاد کشیدن و برای هر موضوعی عده‌ای را محاکمه کردن خیلی فراتر از این ماجراست. به نظرم این یک جریان جهانیست و تفاله‌هایش به ایران رسیده. این که می‌بینید قلدران آزادی‌خواه ایرانی در توییتر برای گفتن از مشکلات محجبه‌ها به پادکستی حمله می‌کنند که دو قسمت دربارۀ مخالفان حجاب داشته، جدا از این جریان جهانی نیست؛ تفالۀ آن است.

اخیراً استاد دانشگاهی در خارجه مجبور به استعفا شده، چون به نظرش این که جنسیت هر کسی را همان چیزی به حساب بیاوریم که گفتۀ خود اوست، نهایتاً چیزی ضد زنان است و عواقب جدی‌ای در پی می‌آورد. استاد را به خاطر همین به صورت صحرایی محاکمه کرده‌اند و او هم کارش در دانشگاه را کنار گذاشته. من نمی‌دانم فضای شبکه‌های اجتماعی انگلیسی‌زبان در قبال می تو چطور است. اما فکر می‌کنم تمام این‌ها به هم ربطی دارند. این روش و رویکرد و ابزارْ چیزیست که وقتی به راه افتاد نمی‌شود کنترلش کرد. و چون هیچ تقدسی برای «مردم» قائل نیستم، به نظرم اتفاقاً اکثریت‌ در بیشتر اوقات به راه خطا و حماقت و کوته‌بینی می‌روند. یا دستکم چیزهای خوب و درست را هم به تباهی می‌کشند. بنابراین فکر می‌کنم که باید در حمایت از این رفتارها محتاط بود.

 

  • محیا .