لحظه‌ها

از لحظه‌ها

لحظه‌ها

از لحظه‌ها

.

محیا . | جمعه, ۱۰ تیر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۸ ب.ظ | ۱ نظر

کاش آدم نادرست و عوضی روی پیشونیش علامت داشت. واقعا باورش سخته که کسی بالاخره چند سالی دور و برت بوده، از خیلی فکرهات و سلایق و اتفاقات عادی زندگیت خبر داشته، حالا معلوم شده چه جانوری بوده. هرگز گمان هم نمی‌کردم چنین چیزهایی بشنوم.

  • محیا .

نظرات  (۱)

:گریه و شوک

پاسخ:
واقعا حیرت‌انگیزه. طبیعتا ناراحتی من اینقدر نیست، ولی فکر کردن به این که همین آدمایی که باهاشون ارتباط راحتی داری، اعتمادی داری و فکر می‌کنی در حد خوبی می‌شناسیشون می‌تونن چی باشن در واقعیت، خیلی تکان‌دهنده است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی