لحظه‌ها

از لحظه‌ها

لحظه‌ها

از لحظه‌ها

زن بودن در حلقهٔ متحدان

محیا . | سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۰۸ ب.ظ | ۳ نظر

فرد دهان‌دریده‌ای در اینستاگرام چیزی نوشته دربارۀ دخترهای محجبۀ بالاشهری اهل موسیقی و مد و عکاسی و چیزهایی از این دست، که سراسر تحقیر و تمسخر این عده است. من احساس نزدیکی به این دخترها نمی‌کنم و در دوستانم کسی از این‌ها نیست. می‌توانستم بعضی از حرف‌هاش را ملموس و حتی درست بدانم، اگر به این دخترها توهین جنسی نکرده بود. هر چند در پایان به این دخترها گفته «دختران متعفن» و نمی‌دانم این که کسی عشق بنیامین است یا از ترنجستان خرید می‌کند با لباس‌های گران می‌پوشد چطور تعفن محسوب می‌شود. اما در جایی از متنش گفته «کشتزارهای خیس حاصلخیز بعد از قبِلتُ». من البته که می‌دانم این از کجا آمده. دیشب مهسا اشاره کرد به نوشته‌های قبلی طرف. رفتم و خواندم. به قول خودش در هشتاد درصد اوقات به سکس فکر می‌کند. این عبارت کشتزار خیس را هم قبلاً در یکی دیگر از نوشته‌های اروتیکش به کار برده بود. داشته دخترهای مذهبی پولدار را می‌نواخته، که دیگر نتوانسته جلوی خودش را بگیرد و مجبور شده اشاره‌ای به زیر چادر کند.

اما این ماجرا برای من عجیب و تکان‌دهنده بود. نویسنده ظاهراً به نسبت مذهبیست. ما می‌دانیم که این عبارت از کجا آمده. قبلاً در نوشته‌ای، ظاهراً به قصدی به جز تحقیر، همین را به کار برده. پس دقیقاً دارد چه چیزی را سرزنش می‌کند؟ چیزی که ستایشش می‌کند، برای دخترهای مذهبی مایۀ ننگ و نشانۀ ابتذال است؟ در توییتر دو واکنش آمیخته به تحسین دیدم. یکی از طرف فردی که مدام به شوخی یا جدی در اکانتش از عکس برهنه و غیره حرف می‌زند، و یکی از فردی که ظاهراً متفکر و البته اهل دین و مذهب است. در نظر هر دو این توهین جنسی یا درست و بیان حقایق بود، یا بامزه و خنده‌دار. البته از حق نگذریم: نفر اول دست‌کم دست روی آن عبارت نگذاشته بود و دومی دقیقاً از کشتزارهای خیس حاصلخیز ذوق‌زده شده بود. البته کسی که زیادی احکام خوانده باشد همین می‌شود.

من خجالت کشیدم و احساس حقارت کردم. یک بار به جای خودم، چون به هر حال دخترم و این سکسیسم رکیک و عریان در مقابل من هم متوقف نمی‌شود، و یک بار به جای دخترهای مذهبی هدف این متن که به چنان چیزی تقلیل داده می‌شوند و این اصلاً خنده‌دار نیست.

زننده بودن و کثیف بودن این توصیف واضح است. حتی افراد مذهبی و بعضاً متعصبی را دیدم که در اینستا واکنش نشان داده بودند. یکی گفته بود اگر جلوی دختری می‌گفتی کشتزار می‌زدم توی دهانت چون همۀ دخترها ناموس ما هستند. من بحثی دربارۀ نفرتم از کلمۀ ناموس نمی‌کنم. اما حتی در قاموس کسی که زن را ناموس می‌بیند هم این توصیف بی‌شرمانه و توهین‌آمیز است. 

به دومی اعتراض کردم که توهین رکیک جنسی خنده ندارد و دعوت به خنده هم ندارد. جواب شنیدم که این از سختگیری من ریشه گرفته. غلط دانستن تحقیر «زن»، شیء جنسی دانستن «زن» و توهین جنسی به گروه بزرگی از دخترها (که اتفاقاً حداقل حدی از عفاف را برای خودشان محفوظ داشته‌اند)، غلط دانستن خندیدن به چنین چیزی و دعوت به خندیدن به چنین چیزی، از سختگیری من است، نه از بی‌حیایی و سکسیسم ریشه‌دار در وجود کسانی که به چنان تعفنی می‌خندند.

من خجالت کشیدم و احساس کردم تحقیر شده‌ام. کسی که می‌خندد یا کسی که فکر می‌کند حرف دلش زده شده، نهایتاً ما را کشتزار می‌بیند. می‌تواند به پیش از قبلتُ بخندد یا به بعد از آن. وقتی پای زن وسط است، حرف دل همۀ سکسیست‌ها یکی است.

  • محیا .

نظرات  (۳)

وقتی کسی مذهبی رو قبول کرده حداقل من اینطوری برداشت میکنم بیشتر اصول اون مذهب رو هم قبول کرده دیگه. حالا فرض کن بیشتر اون مذهب مسائل کمر به پایین باشه و خود اون مذهب توی کتابش زن هارو کشتزار مرد خطاب کنه. وقتی طرف با اگاهی اینو پذیرفته دیگه کشتزار خطاب کردن اون خانم نمیدونم چرا باید ناراحتش کنه مگه خودش قبول نکرده اینارو؟

انگار کسی مذهبش بیشتر راجب مثلا دروغ گفتن باشه. بعد خانم هارو هم دروغگو خطاب کنه بعد یه نفر که داره رد میشه بگه چطوری دروغگو؟

پاسخ:
چون فرضتون غلطه. دین یا هر عقیده‌ای انتخابیه. کسی که خودش رو معتقد به فلان مذهب می‌دونه در واقع داره انتخاب می‌کنه از اون مجموعه به چی عمل کنه. همچنان که دروغگویی هم نکوهش شده، اما خیلی‌ها دروغ می‌گن و همچنان خودشون رو اهل اون دین می‌دونن. کسی حق نداره بگه تو اگر به نمازش یا به روزه‌اش عمل می‌کنی، حتی اگه به اجبار درونی یا بیرونی یا اصلاً به انتخاب خودت سرت رو پوشوندی، لابد قبول داری، یا باید قبول داشته باشی که کشتزاری یا موافق برده‌داری هستی. نه ممکنه این بخش از مذهب اتفاقاً انتخابش نباشه. کسی که می‌گه به کل یک سیستم فکری ایمان داره و قبول داره و در زندگی بهش عمل می‌کنه دروغ می‌گه یا با خودش روراست نیست.
گذشته از این، توهین یه وجهش هم دربارهٔ خود شخص توهین‌کننده است. مسئولیت فردی و اخلاق چی می‌شه؟ حالا اون زن اصلاً قبول داره فلان چیز رو. کسی که قبول نداره یا سکسیسته، یا نیست. هوم؟ اگر سکسیست نباشه این رو نخواهد گفت. چون نه به دینش و هر چی توش هست معتقده، نه فکر می‌کنه زن شیء جنسیه. اگر مخالف این نگاهه، این رو نخواهد گفت. اگر می‌گه دیگه از این جا به بعد حرف خودشه، دین هر چی می‌خواد گفته باشه.
اتفاقاً اگر در چنان مذهبی به زن بگه چطوری دروغگو باز هم سکسیسته. توهین جنسی بی‌شرمانه و جنسیت‌زده است. اما توهین «جنسیتی» هم همچنان جنسیت‌زده است.

درسته ولی شاید اونی که اینهارو نوشته با خودش گفته خب اگه حجاب یبار اومده باشه جنگ و سکس خلاصه کل مذهب طرفه پس حتما با همون منطقی که حجاب رو قبول کرده اینارو هم قبول کرده دیگه. من فقط میگم اینکه کسی خودش رو مثلا داعشی خطاب کنه ولی با 99درصد عقایدش مخالف باشه یکم عجیب غریبه. هرچند کلیت حرف شما کاملن درسته.

چطوری 'دروغگو' گفتن به یه "آدم" توهین جنسیتی حساب میشه؟ اینطوری بخوایم نگا کنیم دختر چادری یا صدا کردن یه آدمی با یه ویژگیش که خودش خواسته داشته باشتش (و یه چیز جنسی نیس) هم یه نوع توهین جنسیتیه دیگه؟

همین کشتزار رو شما از کتابشون به یه خانم مذهبی نشون بدی احتمالن میبوسه میذاره رو چشمش اشکشم درمیاد ولی همینطوری بش بگی تو کشتزار مردی با پشت دس میزنه تو دهن طرف. انگار بیشتر ملاک اینه که این حرف از دهن کی داره میاد بیرون.

پاسخ:
به نظرم داعش رو نمی‌شه با کسی قیاس کرد که نه سر بریده نه اسیر گرفته، و تازه در همون حد و حدودی که چه بسا به رعایتشون مجبوره سعی کرده به نوعی تعادل ایجاد کنه: شیک بپوشه، رنگی بپوشه، ورزش کنه، موسیقی گوش کنه و عکاسی کنه. 
اجبار همیشه خیلی عریان و بیرونی نیست لزوماً. یعنی ضمن این که می‌گم دین انتخابیه و یه کل غیرقابل تقسیم نیست، این رو هم باید دید که یکی در اون شرایط بزرگ شده. 
دروغگو گفتن به یه آدم رندوم جنسیتی نیست. اما اگه اون آدم نتونه پسر باشه، یا اگه برید بگید «دخترها» دروغگو هستن، تعمیم یک ویژگی به یک جمعیته به خاطر جنسیتشون و این جنسیتیه. مثل این که بگید زن‌ها نمی‌تونن ریاضی بفهمن چون تو کتاب اینجوری نوشته. گرچه ممکنه «زنی» واقعا هم نتونه ریاضی بخونه.

و آره هم مهمه از دهن کی در‌می‌آد و هم اون اجبار و انتخاب از دین که گفتم. حرف خدا جا برای تفسیر داره. می‌شه به زمان و فرهنگ مردم اون جغرافیا نسبتش داد. می‌شه روایت آورد که چنان نبوده و چنینه. من نمی‌گم که این کارها لزوماً درسته یا خوبه. ولی این چیزیه که انجام می‌شه. حرف یک اروتیک‌نویس اینستاگرامی و بلکه هر شخص دیگه‌ای رو نمی‌شه با تفسیر تبدیل به لفظ غیرتوهین‌آمیز کرد. از طرفی طرف داره از دین و قرآن آرامش پیدا می‌کنه. نماز می‌خونه و حج می‌ره. به اون کلیت و تجربهٔ معنوی احترام می‌ذاره با بوسیدن قرآن.

من اون آقای اهل دین و مذهبی که باهاش بحث(؟) کردی تو توییتر رو نمی‌شناسم ولی زیاد توییتاش اومده بود تو تایم‌لاینم. وقتی خوندم بحثتونو واقعاً شگفت‌زده شدم از اینکه چطور کسی که نه‌تنها مسلمونه بلکه اهل تحقیق هم هست، چنین چیزی رو توییت می‌کنه و ازش دفاع هم می‌کنه. من، شخصاً، با خندیدن به جوک رکیک (البته بی‌توهین) مشکلی ندارم، ولی دو مسأله هست: ۱. از آدم مذهبی آدم انتظار علنی کردن خندیدن به جوک رکیک رو نداره (چون حیا و قبح مسائل خیلی موضوع مهمیه تو اسلام) و ۲. اون شوخی صرفاً رکیک نبود، توهین‌آمیز بود. این شیطنت‌ها رو وقتی به‌اصطلاح مذهبی‌ها مرتکب می‌شن واقعاً مو بر اندامم نیشتر می‌شه؛ خیلی چرکه.

خود نویسندهٔ متن رو هم درموردش چیزی نگم بهتره. تف توی این دینداریشون. 

پاسخ:
ستایش :) چه خوشحالم کامنتتو می‌بینم. نمی‌دونستم اینجا رو می‌خونی. :**

منم دیشب واقعاً جا خوردم از نحوهٔ برخورد اون آدم. اصلاً می‌گن اسلام حیاست و این حرف‌ها. قشنگ ذوق کرده بود از چیزی که خونده. ذات سکسیست + خوندن زیادی احکام که قبح خیلی حرف‌ها رو می‌شکنه منجر به چنین چیزی می‌شه.
واقعاً تف تو اون دینداری و البته ادای روشنفکری همزمانشون.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی