زن بودن در حلقهٔ متحدان
فرد دهاندریدهای در اینستاگرام چیزی نوشته دربارۀ دخترهای محجبۀ بالاشهری اهل موسیقی و مد و عکاسی و چیزهایی از این دست، که سراسر تحقیر و تمسخر این عده است. من احساس نزدیکی به این دخترها نمیکنم و در دوستانم کسی از اینها نیست. میتوانستم بعضی از حرفهاش را ملموس و حتی درست بدانم، اگر به این دخترها توهین جنسی نکرده بود. هر چند در پایان به این دخترها گفته «دختران متعفن» و نمیدانم این که کسی عشق بنیامین است یا از ترنجستان خرید میکند با لباسهای گران میپوشد چطور تعفن محسوب میشود. اما در جایی از متنش گفته «کشتزارهای خیس حاصلخیز بعد از قبِلتُ». من البته که میدانم این از کجا آمده. دیشب مهسا اشاره کرد به نوشتههای قبلی طرف. رفتم و خواندم. به قول خودش در هشتاد درصد اوقات به سکس فکر میکند. این عبارت کشتزار خیس را هم قبلاً در یکی دیگر از نوشتههای اروتیکش به کار برده بود. داشته دخترهای مذهبی پولدار را مینواخته، که دیگر نتوانسته جلوی خودش را بگیرد و مجبور شده اشارهای به زیر چادر کند.
اما این ماجرا برای من عجیب و تکاندهنده بود. نویسنده ظاهراً به نسبت مذهبیست. ما میدانیم که این عبارت از کجا آمده. قبلاً در نوشتهای، ظاهراً به قصدی به جز تحقیر، همین را به کار برده. پس دقیقاً دارد چه چیزی را سرزنش میکند؟ چیزی که ستایشش میکند، برای دخترهای مذهبی مایۀ ننگ و نشانۀ ابتذال است؟ در توییتر دو واکنش آمیخته به تحسین دیدم. یکی از طرف فردی که مدام به شوخی یا جدی در اکانتش از عکس برهنه و غیره حرف میزند، و یکی از فردی که ظاهراً متفکر و البته اهل دین و مذهب است. در نظر هر دو این توهین جنسی یا درست و بیان حقایق بود، یا بامزه و خندهدار. البته از حق نگذریم: نفر اول دستکم دست روی آن عبارت نگذاشته بود و دومی دقیقاً از کشتزارهای خیس حاصلخیز ذوقزده شده بود. البته کسی که زیادی احکام خوانده باشد همین میشود.
من خجالت کشیدم و احساس حقارت کردم. یک بار به جای خودم، چون به هر حال دخترم و این سکسیسم رکیک و عریان در مقابل من هم متوقف نمیشود، و یک بار به جای دخترهای مذهبی هدف این متن که به چنان چیزی تقلیل داده میشوند و این اصلاً خندهدار نیست.
زننده بودن و کثیف بودن این توصیف واضح است. حتی افراد مذهبی و بعضاً متعصبی را دیدم که در اینستا واکنش نشان داده بودند. یکی گفته بود اگر جلوی دختری میگفتی کشتزار میزدم توی دهانت چون همۀ دخترها ناموس ما هستند. من بحثی دربارۀ نفرتم از کلمۀ ناموس نمیکنم. اما حتی در قاموس کسی که زن را ناموس میبیند هم این توصیف بیشرمانه و توهینآمیز است.
به دومی اعتراض کردم که توهین رکیک جنسی خنده ندارد و دعوت به خنده هم ندارد. جواب شنیدم که این از سختگیری من ریشه گرفته. غلط دانستن تحقیر «زن»، شیء جنسی دانستن «زن» و توهین جنسی به گروه بزرگی از دخترها (که اتفاقاً حداقل حدی از عفاف را برای خودشان محفوظ داشتهاند)، غلط دانستن خندیدن به چنین چیزی و دعوت به خندیدن به چنین چیزی، از سختگیری من است، نه از بیحیایی و سکسیسم ریشهدار در وجود کسانی که به چنان تعفنی میخندند.
من خجالت کشیدم و احساس کردم تحقیر شدهام. کسی که میخندد یا کسی که فکر میکند حرف دلش زده شده، نهایتاً ما را کشتزار میبیند. میتواند به پیش از قبلتُ بخندد یا به بعد از آن. وقتی پای زن وسط است، حرف دل همۀ سکسیستها یکی است.
- ۹۹/۰۱/۱۹
وقتی کسی مذهبی رو قبول کرده حداقل من اینطوری برداشت میکنم بیشتر اصول اون مذهب رو هم قبول کرده دیگه. حالا فرض کن بیشتر اون مذهب مسائل کمر به پایین باشه و خود اون مذهب توی کتابش زن هارو کشتزار مرد خطاب کنه. وقتی طرف با اگاهی اینو پذیرفته دیگه کشتزار خطاب کردن اون خانم نمیدونم چرا باید ناراحتش کنه مگه خودش قبول نکرده اینارو؟
انگار کسی مذهبش بیشتر راجب مثلا دروغ گفتن باشه. بعد خانم هارو هم دروغگو خطاب کنه بعد یه نفر که داره رد میشه بگه چطوری دروغگو؟